صحن علني #دادگاه
.کتاب «…برای تاریخ »
ناشر و تالیف : سردار فرهاد نظری
صفحات : ۹۰ و ۹۱
دعوت به مناظره و سوالاتی که پاسخگو ندارند :
در خاتمه با توجه به اصل ۱۲۲ قانون اساسی حق مردم متدین و محبان عاشقان نظام مقدس جمهوری اسلامی می دانم که از محضر ریاست محترم جمهور جهت شرکت در یک مناظره دعوت نمایم .
شاید با این گفتمان و برداشتن حجاب از انچه در حاله ای از ابهام در اذهان مانده است صداقت و درست کاری از پاسداران حریم دین ازادی ، اشکار اعمال ننگین اشوب طلبان و نقشه های شوم فتنه انگیزان برملا گردد و نکات تاریک و مبهم این غایله روشن گردد .
دلیل خود را برای این دعوت ان می دانم که اولا یک وظیفه و تکلیف شرعی است تا در حضور شما و در مقابل ملت هو صدا به دفاع از نظام بر خاسته چرا که اعتقاد هر دوی ما این است که ان اشوب لطمه ای بزرگ به امنیت ملی بود » و ثانیا بررسی نحوه عملکرد مسئولین و دست اندر کاران در ان واقعه و بازبینی و دقت نظر در انچه گذشت خادم و خائن را متمایز می کند و امید است که در تنویر افکار عمومی و دانشجویان عزیز موثر افتد و در اینده دیگر کسانی هوس تکرار چنین فتنه های را نکنند اما چنانچه به این در خواست حق جویانه پاسخ رد دهید ، با شما همچین حجت بس که عالم محضر خداست و دیدار هم در صحرای محشر ، ان ان زمانی انگشت حسرت بر دهان گذاشته و در محضر ان نور تابناک به عملکرد های خود می نگریم و فریاد استغاثه سر می دهیم و استمداد و یاری از ان معشوق جاودان می طلبیم .
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند
از ان روز و نه هیچ روز دیگری کسی میل به گفت و گوی با ما نکرد و ما ماندیم و هزاران قصه ناگفته و حقاق مظلومی که در سینه زخم خورده نظری و همراهانش دفن شده بود . نمی شد سخن گفت !
گوشی هم برای شنیدن نبود . بدخواهان چنان فضا را تلخ و مسموم کرده بودند که گویا منتخب ملت نیز چاره ای جز سکوت نداشت ،
ان روز ها حق گویی یعنی به سینه تهاجم تبلیغ دشمن زدن و چشم فتنه را نشانه رفتن که قبول می کنم بالا تر از ظرفیت دولت مردان روزگار ما بود ، ما هم همه مصایب و مظلومیتها را به تسلای دل غم گرفته مولای خود واگذاشتیم که راه شهیدان را ادامه و امنیت حافظان ان را تامین نمایید